آموزش تحلیل تکنیکال صفر تا صد

به بررسی و تحلیل تحرکات قیمت در نمودار های مختلف و در تایم فریم های مختلف را تحلیل تکنیکال میگوییم که صرفا به بررسی نمودار قیمت میپردازد نه چیز دیگری. با استفاده از تحلیل تکنیکال میتوانیم واکنش ها و تحرکات قیمتی یک سهام، ارز دیجیتال، کالا و اقلام دیگر را از گذشته تا کنون تجزیه و تحلیل کنیم. در واقع با تحلیل رفتار های قیمتی میتوانیم در موقعیت های کم ریسک سرمایه گذاری کرده و در موقعیت های پر ریسک از بازار خارج شویم که این موقعیت ها به صورت قطعی نیستند و تکنیکال صرفا به ما کمک میکند تا نواحی مهم را به صورت تقریبی پیدا کنیم.

کاربرد علم تحلیل تکنیکال

همانطور که گفته شد، با استفاده از علم تکنیکال میتوانیم با الگو گرفتن از گذشته و یا با استفاده از ابزار های پیش بینی اهداف فرضی، واکنش و تحرکات قیمت را تجزیه و تحلیل کنیم که یک اهرم قوی برای سرمایه گذار جهت پیدا کردن موقعیت هی خوب به حساب می آید. فرض کنید دو سهم شاروم و وبملت را در واچ لیست خود دارید و قرار بر این است که بر روی یکی از آنها که کم ریسک است سرمایه گذاری کنید؛ در این حالت شما با استفاده از علم تحلیل بنیادی صرفا میتوانید موقعیت بنیادی شرکت را از لحاظ مالی بررسی کنید و پیدا کردن موقعیت کم ریسک قیمتی به عهده علم تکنیکال است. اگر تکنیکال قیمتی هر دو گزینه را بررسی کنید، متوجه میشوید که قیمت سهام وبملت درگیر یک مقاومت (سقف) سنگین است که احتمال دارد به این سقف واکنش منفی نشان داده و پس سرمایه گذاری شما شروع به ریزش عمیق تری کند؛ اما در عین حال، قیمت سهام شاروم بر روی حمایت خیلی خوبی قرار دارد که محدوده کم ریسکی را برای قیمت به وجود آورده است.

سبک های اصلی تکنیکال

1- سبک RTM : این سبک که به آن read the market نیز میگویند، در واقع اصلی ترین سبک پرایس اکشن میباشد و سایر سایر سبک ها صرفا جهت تقویت علم تکنیکال به وجود آمده اند و عمر کمتری دارند. این سبک بدون هیچ دستگاه معاملاتی و الگو های کمکی به معامله گران کمک میکند تا نقاط ورود و خروج را بر اساس واکنش های خود قیمت به سطوح اصلی پیدا کنند که بنظر می آید کامل ترین و کاربردی ترین سبک تحلیل قیمت است؛ زیرا عمر و مبانی بیشتری نسبت به سایر استراتژی ها و سبک ها دارد.

2- سبک ICT : مفهوم کلمه ict یعنی Inner Circle Trader که بر شکار نقدینگی تمرکز دارد و توسط مایل هادلستون، تحلیلگر و بانکدار ابداع شد که طرفداران بسیاری هم پیدا کرده است. این سبک با حساسیت به پول هوشمند و مناطق عرضه تقاضای دارای نقدینگی به معامله گران کمک میکند تا نقاط ورود بهینه را پیدا کرده و معاملاتی با ریسک به ریوارد بالاتری را داشته باشند. این سبک در نوع خود میتواند جالب باشد و مفهوم نقدینگی و پول هوشمند را در نمودار های قیمتی به ما نشان دهد ولی نمیتواند به تکامل سبک RTM برسد؛ زیرا یک سبک نوین بوده و مفاهیم تئوری آن به لحاظ عملی کاربرد خود را توسط تحلیلگران خبره ثابت نکرده است.

3- سبک دستگاه های معاملاتی : در این سبک شاخه های مختلفی وجود دارد که تحلیلگران و اساتید با استراتژی متفاوت در حال معامله و تحلیل تکنیکال هستند. در واقع با استفاده از دستگاه های معاملاتی اندیکاتور و اوسیلاتور به دنبال سیگنال مثبت یا منفی هستند که به دنبال آن، نقاط ورود و خروج بهینه را پیدا کرده و معاملات خود را انجام دهند. برخی اساتید وجود دارند که تحلیلگران خبره ای بوده و یا هستند و از دستگاه های معاملاتی استفاده میکنند؛ مانند: استاد هوسودا گوئیچی که استراتژی و سبک تحلیل اندیکاتور ایچیموکو را ابداع کرد و با مبانی منحصر به فرد خود توانست آنرا به بسیاری از تحلیلگران و سرمایه گذاران انتقال دهد که در حال حاضر یکی از سبک های کاربردی برخی از افراد میباشد. استاد بیل ویلیامز نیز ابداع کننده سبک تمساح و فراکتال ها با نظریه هرج و مرج میباشد که صرفا از دستگاه های متحرک نمایی استفاده میکند و یکی از کاربردی ترین سبک های دستگاه معاملاتی است.

--------------------------------------------------------------

مطالب مشابه 👇

معرفی 5 نرم افزار تحلیل تکنیکال برتر همراه با آموزش

بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال

--------------------------------------------------------------

پدر علم تحلیل تکنیکال چه کسی است؟

جالب است بدانید تحلیل تکنیکال در قرن 19 در آمریکا شهرت یافت و چارلز هنری داو شخصی بود که در این زمینه شروع به فعالیت کرد. پدر او یک کشاورز بود که در شش سالگی چارلز از دنیا رفت و او در سن 21 سالگی بدون دانش و تجربه کافی در شهر ماساچوست به‌ عنوان یک خبرنگار برای روزنامه اسپرینگ فیلد کار می‌کرد. بعد ها با همکاری رسانه ها و افراد دیگر توانست رسانه خود را با نام داو، جونز و شرکا تاسیس کنند که پس از مدتی فعالیت توانستند هزار مخاطب را جذب کرده و در نهایت روزنامه وال استریت ژورنال را به صورت عمومی در بیاورند و شاخص‌ های مختلف داوجونز را برای سنجش عملکرد سهام شرکت‌ها معرفی کنند. او با ثبت متوسط بالا و پایین قیمت‌ های روزانه، هفتگی و ماهانه به مرتبط کردن الگو های آن‌ها با جریانات بازار پرداخت که طی چند مقاله، تحلیل های تکنیکال بازار را انجام داد که به آن نظریه داو گفته میشود.

انواع نمودارهای تکنیکال

1- خطی
2- میله ای
3- کندل استیک
4- هیکن آشی

نکته: نمودار خطی ساده ترین شکل چارت است که با توجه به سادگی آن میتوان برخی ایرادات سایر نمودارها را در آن برطرف کرد. به طور مثال در نمودار کندل استیک برخی شدو ها و خلا هایی وجود دارند که ما را در پیدا کردن پیوت های مینور کوچک و پیدا کردن مناطق استخر نقدینگی که به آن LP نیز میگویند، گمراه میکنند؛ اما در نمودار خطی این موارد به راحتی برطرف میشود در حالی که بسیاری از تحلیلگران این روش ساده را در نظر نمیگیرند. در نمودار هیکن آشی نیز همانند کندل استیک تحرکات قیمت را به ما نشان میدهد ولی یک آپشن دیگری هم دارد که در کندل استیک نمیتوان مشاهده کرد؛آن هم لحاظ حجم قیمتی است که به ما قدرت روند و عرضه تقاضا را نشان میدهد.

مهم ترین متریک های تکنیکال

1- سطوح حمایت و مقاومت
2- سطوح داینامیک و استاتیک
3- پیوت های ماژور و مینور
4- الگو های هندسی و کلاسیک
5- انواع فازها، ساختار حرکت و سیکل ها
6- انواع تایم فریم، بازه زمانی و نوسانی
7- انواع پولبک ها و حرکات درون روندی
8- اندیکاتور و اوسیلاتور های کاربردی

1- سطوح حمایت و مقاومت چیست؟

در واقع به سقف هایی که احتمال واکنش منفی قیمت به آن وجود دارد، مقاومت گفته میشود که عبور از آن نشانگر قدرت روند صعودی و واکنش منفی به آن نشانگر ضعف روند صعودی و آماده ریزش میباشد. حمایت ها نیز حکم کف قیمت را دارند و در صورت رسیدن قیمت به نواحی معتبر میتوان دنبال نقاط بهینه ورود و سرمایه گذاری کم ریسک بود که قیمت با افزایش تقاضا بر روی این حمایت ها میتواند رشد بیشتری داشته باشد؛ در غیر اینصورت، اگر حمایت ها از دست برود، شاهد ریزش بیشتر و لمس شدن حمایت های پایین تر خواهیم بود.

2- سطوح داینامیک و استاتیک چیست؟

به حمایت یا مقاومت هایی که متحرک و شیب دار هستند، سطوح داینامیک میگوییم و در مقابل، به سطوحی که ثابت و در یک راستا قرار دارند، استاتیک گفته میشود که باید در نظر داشت سطوح استاتیک اعتبار بیشتری نسبت به داینامیک دارند؛ زیرا شیب کمتر و ثبات بیشتری در واکنش به چرخش روند، تایم بلند مدت و کشش قیمت دارند. به سطوح داینامیکی غیر الگوریتم و نظم، خطوط اکستند شده میگویند که اعتبار کمتری نسبت به سطوح عادی داینامیک دارند؛ زیرا نقاط برخورد یکدست نیستند و این باعث میشود اعتبار و ثبات واکنش قیمت پایین بیاید.

3- پیوت های ماژور و مینور چیست؟

در واقع به چرخش قیمت در انتهای روند صعودی یا نزولی، پیوت گفته میشود که ماژور و مینور دارند. وقتی میگوییم سقف 2 دلاری فلان ارز یعنی در ناحیه 2 دلار یک پیوت و چرخش روند از صعودی به نزولی اتفاق افتاده است که اگر ماژور باشد، میگوییم واکنش قیمت در آن ناحیه بسیار تند بوده و پس از چرخش روند، ریزش بیشتری اتفاق افتاده است و به اصطلاح تند و تیز پیوت شکل گرفته است؛ اما اگر بگوییم مینور است، یعنی پیوت های ما در انتهای روند کوچک و نوسانات ضعیف شکل گرفته که اعتبار کمتری هم نسبت به ماژور دارد و در تکنیکال بیشتر از پیوت های ماژور باید استفاده شود تا از دورنما بتوان تحلیل معتبری را انجام داد.

4- اندیکاتور و اوسیلاتور چیست؟

در چارت ها ما دستگاه هایی به نام اندیکاتور و یا اوسیلاتور داریم که بسیاری از تحلیلگران آنها را به اشتباه یکی میدانند؛ اما اندیکاتور به دستگاه هایی گفته میشود که متحرک و روی نمودار قیمت هستند تا حرکات خود قیمت را با درگیر کردن خطوط و نشانه های خود بررسی کرده و خروجی را به تحلیلگران نشان دهند و در مقابل، دستگاه هایی که اوسیلاتور نامیده میشوند، به صورت جداگانه بررسی شده و بر اساس ساختار سیگنال دهی خود خروجی دارند. به طور مثال اندیکاتور ایچیموکو صرفا با قیمت سروکار دارد و با درگیری خطوط خود با قیمت، خروجی مرتبط با حرکات قیمت را نشان میدهد مانند کراس طلایی یا مرگ میانگین متحرک نمایی (ema و sma) ولی اوسیلاتور rsi یک دستگاه نشانگر سرعت و شدت روند از نظر ترس و طمع میباشد که در نواحی اشباع خرید یا فروش به ما سیگنال میدهد؛ البته در کنار سیگنال های خود دستگاه معاملاتی میتوان از پرایس اکشن، واگرایی و همگرایی و برخی سبک های واکنش قیمت کمک گرفت.

علم تکنیکال یک ابزار قوی برای تجزیه و تحلیل تحرکات و واکنش های قیمت است که صرفا به داده های خود چارت و نمودار میپردازد که میتواند قیمت یک کالا، ارز و یا سهام باشد و یا حتی نمودار آمار خودکشی و زاد و ولد. شما با یادگیری تکنیکال حتی میتوانید تمامی ایندکس ها، قیمت ها، داده های آماری و … را که در نمودار دارند بررسی کنید تا سرمایه گذاری مستقیم یا غیر مستقیم کم ریسک تری داشته باشید. تکنیکال علاوه بر مبانی تئوری به ما مسائل روانشناسی معاملات را نیز آموزش میدهد و با کمک آن میتوان بر احساسات خود در فرآیند سرمایه گذاری غلبه کرد تا به دور از ترس و طمع و تعصب در نقاط بهینه به بازار وارد و یا خارج شد.