تحلیل تکنیکال و آموزش مقدماتی اصول آن

فهرست مطالب

هدف هر سرمایه گذار از ورود به بازارهای مالی دستیابی به سود می باشد، این امر بدون داشتن اطلاعات کافی در زمینه های مرتبط با آن میسر نخواهد شد. سرمایه گذاری در حوزه های بورسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. فعالان این بازار برای انجام معاملات به شیوه هوشمندانه و با ریسک پایین به دانش کافی در زمینه های مربوطه نیاز دارند. روش های تحلیلی موجود در بازار سرمایه، به جهت بررسی وضعیت کلی بازار و سنجش میزان ارزشمندی سهام شرکت های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. از جمله این روش ها می توان به تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال اشاره نمود. در این مقاله قصد داریم شما را با تحلیل تکنیکال ، از تعریف تا چگونگی انجام و استفاده از آن آشنا سازیم.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تحلیل فاندامنتال می توانید مقاله تحلیل فاندامنتال در بورس چیست را مطالعه نمایید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) روشی است که با استفاده از نمودارهای مرتبط همچون حجم معاملات، تغییرات قیمت و تاریخچه آنها وضعیت یک سهم در آینده را ارزیابی و مشخص می نماید. در واقع، در این شیوه با توجه به اطلاعات و نوسانات گذشته قیمت و حجم یک سهم، بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار، وضعیت و تغییرات آینده سهم پیش بینی می شود. این شیوه تحلیل در بازارهایی مانند بازار بورس اوراق بهادار، بازار مسکن، بازار ارزهای خارجی، بازار طلا و تمامی بازارهایی که فعالیت آن ها مبتنی بر عرضه و تقاضا می باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخچه و اصول اساسی تحلیل تکنیکال

قدمت تحلیل تکنیکال به حدود سه قرن پیش باز می گردد. این تحلیل در قرن هفدهم در هلند و قرن هجدهم در ژاپن به صورت ابتدایی مورد استفاده قرار گرفت. شکل امروزی استفاده مستقیم از این تحلیل توسط چارلز داو (از بنیان گذاران روش تحلیل تکنیکال) آغاز شد. چارلز داو به عنوان طراح شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز نیز شناخته می شود.

چارلز داو سه اصل اساسی را در تحلیل تکنیکال مطرح کرد. این سه اصل در حال حاضر مورد قبول و استفاده فعالان بازار سرمایه می باشد. این اصول عبارتند از :

1. قیمت ها مشخص کننده همه چیز هستند.

تحلیل تکنیکال بر پایه تحلیل نوسانات قیمت صورت می گیرد. در واقع، این تحلیل سعی دارد تا با بررسی روند قیمت در بازه های زمانی گذشته و حال، الگوهای قیمتی آینده را پیش بینی نماید. بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال ، توجه صرف این تحلیل به تحرکات قیمتی و عدم توجه به عوامل بنیادی را نقطه ضعف آن دانسته و این امر را برای پیش بینی وضعیت سهم کافی نمی دانند.

این در حالی است که تحلیلگران تکنیکال معتقدند اثر همه عوامل از جمله عوامل بنیادی در قیمت سهم مشخص شده است، در نتیجه توجه به قیمت (که نشان دهنده میزان عرضه و تقاضای موجود در بازار می باشد) تنها عامل مهم در فرایند این تحلیل به شمار می رود.

2. قیمت ها طبق روند مشخصی حرکت می کنند.

بر پایه باورهای این تحلیل، قیمت ها تمایل دارند تا روندهای گذشته خود را مجدداً تکرار نمایند. به عبارتی نوسانات کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت آن ها طبق الگوهای موجود در گذشته پیش خواهد رفت.

3. گذشته تکرار می شود.

تحلیلگران تکنیکال معتقدند که روند حرکت سهم در گذشته، در آینده نیز تکرار خواهد شد. در واقع اصول روانشناسی حاکم بر بازار، تکرار پذیر بودن چرخه های قیمت گذشته را توجیه خواهد کرد. به عبارت دیگر، فعالان بازار سرمایه تحت تأثیر احساساتی همچون هیجان و ترس تمایل دارند تا در طول زمان عکس العمل های مشابهی نسبت به نوسانات بازار نشان دهند. تحلیلگران با در نظر گرفتن این امر به تحلیل روند قیمت سهم در نمودارها پرداخته و آینده آن را پیش بینی می نمایند.

آموزش تحلیل تکنیکال

اساس کار این تحلیل، بررسی نمودارها با ابزارهای مختلف و استخراج داده های مورد نیاز از آن ها می باشد. برای تحقق این امر، لازم است با تعدادی از پرکاربردترین مفاهیم این تحلیل آشنا شوید. شناخت انواع نمودارها، شناخت خطوط روند، حمایت، مقاومت و چگونگی ترسیم آن ها، شناخت اندیکاتورها و کندل ها از جمله مفاهیم کاربردی در تحلیل تکنیکال می باشند. در ادامه هر یک از این مباحث را به صورت جداگانه توضیح خواهیم داد.

شناخت ساختار و انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال ، نمودارها از دو محور عمودی و افقی تشکیل شده اند. محور افقی (x) دربردارنده اطلاعات زمانی می باشد که در قسمت پایین نمودار و براساس تاریخ هایی که از سمت چپ به راست مرتب شده اند، نشان داده می شود. محور عمودی (y) نیز معرف قیمت و تغییرات آن می باشد که در سمت راست نمودار از پایین ترین تا بالاترین قیمت مرتب و نمایان شده است. محور قیمت ها در نمودار، دارای دو مقیاس رایج حسابی (خطی) و لگاریتمی (درصدی) می باشد.

نمودار حسابی (Arithmetic chart)

در این نمودار، محور عمودی (که معرف قیمت ها می باشد) با استفاده از فاصله های مساوی، قیمت های تعیین شده را نشان می دهد. در واقع، محور عمودی این نمودار به بازه های مساوی تقسیم شده است و هرگونه افزایش قیمت در آن به صورت یکسان نمایان می شود. به عنوان مثال، افزایش قیمت از 10 تومان به 20 تومان همانند افزایش قیمت از 50 تومان به 60 تومان می باشد. در نمودار حسابی، این افزایش های 10 واحدی به صورت یکسان لحاظ می شود.

نمودار لگاریتمی (Logarithmic chart)

در این نمودار، فواصل قیمتی در محور عمودی به درصد تغییرات قیمت بستگی دارد. در واقع، بر خلاف نمودار حسابی که رشد را به صورت عددی نشان می دهد، نمودار لگاریتمی، اختلاف را به صورت درصدی نمایان می سازد. با ذکر یک مثال این موضوع را به صورت واضح تر بیان می کنیم:

تصور کنید قیمت یک سهم از 50 تومان به 100 تومان و قیمت سهم دیگری از 100 تومان به 150 تومان افزایش یابد. در این حالت، قیمت هر دو سهم به لحاظ عددی رشد 50 تومانی داشته است، اما باید در نظر داشت که درصد رشد آن ها با یکدیگر یکسان نیست. در حالت اول، سهم 100% رشد و در حالت دوم 25 % رشد را تجربه کرده است. در نتیجه در محاسبه عددی، شرایط کاملاً مشابه، اما به لحاظ کسب سود با یکدیگر تفاوت دارند. در نمودار لگاریتمی بر خلاف نمودار حسابی، اختلاف درصدها به صورت کامل قابل مشاهده می باشد.

اکنون به معرفی پرکاربردترین نمودارهای تحلیل تکنیکال می پردازیم. این نمودارها عبارتند از:

نمودار خطی (Line Chart)

نمودار خطی، ساده ترین نمودار این تحلیل می باشد که تنها قیمت بسته شدن معاملات در هر بازه زمانی را نشان می دهد. به این صورت که در نمودارهای خطی روزانه، هر نقطه نشان دهنده آخرین قیمت معاملاتی آن روز می باشد و از اتصال آن ها نمودار خطی روزانه به دست می آید.

تمرکز بر روی آخرین قیمت ها و نادیده گرفتن تمامی معاملات انجام گرفته در یک روز، نقطه ضعف بزرگی در این نمودار به شمار می رود. با این وجود، تحلیلگران به منظور تایید شکست خطوط حمایتی و مقاومتی از این نمودار استفاده می نمایند.

نمودار خطی

نمودار میله ای (Bar Chart)

نمودار میله ای در تحلیل تکنیکال ، اطلاعات بیشتری در مقایسه با نمودار خطی در اختیار ما قرار می دهد. در این نمودار، هر میله قیمت باز و بسته شدن و همچنین بالاترین و پایین ترین قیمت سهم را نشان می دهد. در نموداری با بازه زمانی یک روزه، هر میله نمایانگر تغییرات قیمت در یک روز است. نمودار یک ساعته یا یک هفته ای نیز اینگونه است و هر میله در آن بیانگر یک ساعت یا یک هفته می باشد. انتخاب بازه زمانی مناسب برای بررسی توسط تحلیلگر به هدف و استراتژی معاملاتی او بستگی دارد.

در این نمودار، بدنه هر میله با خطی عمودی نشان داده می شود. دو انتهای این خط نشان دهنده بالاترین و پایین ترین قیمت معامله شده می باشد. قیمت گشایش و بسته شدن نیز با خطوط تیره افقی نشان داده می شود. به این صورت که خط سمت چپ، نشان دهنده قیمت گشایش و خط سمت راست، نشانگر قیمت بسته شدن می باشد. رنگ میله ها نیز با توجه به صعودی یا نزولی بودنشان مشخص می شود، به گونه ای که در حالت صعودی به رنگ سبز و در حالت نزولی به رنگ قرمز نمایش داده می شود.

نمودار میله ای

نمودار شمعی (Candlestick Chart)

در تحلیل تکنیکال ، این نمودار نیز همچون نمودار میله ای بیانگر اطلاعات جامعی از وضعیت قیمت معاملات می باشد. به دلیل تفسیر آسان نمودار شمعی، تحلیلگران اغلب این نمودار را جایگزین نمودار میله ای می نمایند.

در نمودار شمعی، در هر بازه زمانی یک کندل یا شمع نشان داده می شود. این بازه زمانی با توجه به اهداف تحلیلگر می تواند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز یا یک ماه باشد. هر کندل نمودار شمعی از دو بخش تشکیل شده است:

  1. بدنه کندل (Body) که مستطیل شکل است و قیمت گشایش و بسته شدن را نشان می دهد.
  2. سایه (Shadow) که با نام فیتیله یا میله نیز شناخته شده است، حداقل و حداکثر قیمت معاملاتی را نشان می دهد.

نمودار شمعی

مشخصات کندل های صعودی و نزولی در این نمودار به صورت زیر می باشد:

  • کندلهای صعودی (Bullish) به رنگ سبز یا سفید نمایش داده می شوند. در این حالت، قیمت گشایش پایین تر از قیمت بسته شدن قرار دارد. (قیمت گشایش < قیمت بسته شدن)
  • کندلهای نزولی (Bearish) به رنگ قرمز یا مشکی نمایش داده می شوند. در این حالت، قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت گشایش قرار دارد. (قیمت گشایش > قیمت بسته شدن)

کندل های صعودی و نزولی

انواع روند در تحلیل تکنیکال

خط روند (Trend line)، یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. در واقع، این خطوط نوسانات قیمتی را از جریان تحلیل حذف کرده و جهت حرکت قیمت در بازار و نقاط حمایت و مقاومت را نشان می دهند.

در یک تعریف کلی، خط روند نشان دهنده جهت حرکت قیمت در بازار می باشد. باید به این نکته توجه داشت که بازار هرگز در یک خط راست با جهتی خاص حرکت نخواهد کرد و تغییرات آن به صورت حرکات زیگزاگی خواهد بود. مجموع این حرکات، روند حرکتی قیمت را نشان می دهد.

خط روند از لحاظ حرکت قیمتی به سه نوع روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی تقسیم می شود.

خط روند صعودی (Uptrend line)

در تحلیل تکنیکال ، خط روند صعودی به صورت مجموعه ای از امواج و حفره ها تعریف می شود که جهت حرکت آن ها رو به بالا می باشد. به عبارتی در روند صعودی با اتصال نقاط کف قیمتی به یکدیگر خطی با شیب مثبت به دست خواهد آمد.

خط روند، نشان دهنده حساسیت قیمت سهم به یک سطح از قیمت می باشد. به این صورت که نزدیک شدن قیمت به این خط، می تواند شروع مجددی برای حرکت صعودی سهم باشد. چنانچه قیمت پس از نزدیک شدن به خط و برخورد با آن، خط روند را بشکند و به زیر خط برسد، احتمال تغییر روند وجود خواهد داشت.

خط روند صعودی

  • باید توجه داشت که برای ترسیم خط روند، حداقل دو نقطه لازم است که در روند صعودی، کف قیمتی دوم در سطحی بالاتر از کف قیمتی اول قرار داشته باشد.

 

خط روند نزولی (Downtrend line)

این نوع روند در تحلیل تکنیکال به صورت مجموعه ای از امواج و حفره ها تعریف می شود که جهت حرکت آن ها رو به پایین خواهد بود. برای ترسیم خط روند نزولی به جای نقاط کف قیمتی با سقف قیمت ها سروکار داریم. به عبارتی با اتصال نقاط بیشینه قیمتی به یکدیگر خطی با شیب منفی به دست می آید که معرف روند نزولی می باشد.

این روند بیانگر بیشتر بودن مقدار عرضه نسبت به تقاضا با وجود کاهش در سطح قیمت ها می باشد. تا زمانی که قیمت ها در قسمت پایین خط روند قرار داشته باشند، همچنان روند نزولی حاکم است. در صورت افزایش قیمت، برخورد و شکست خط روند به سمت بالا احتمال تغییر در روند وجود خواهد داشت.

خط روند نزولی

  • برای ترسیم خط روند نزولی نیز حداقل دو نقطه لازم است. همانطور که در تصویر نیز مشاهده می کنید در این روند، سقف های قیمتی نسبت به سقف های قبل خود باید در محدوده پایین تری قرار داشته باشند.

 

خط روند خنثی

این روند در تحلیل تکنیکال به صورت یک سری امواج تعریف می شود که در جهت مستقیم حرکت می کنند. در واقع زمانی که نیروی تقاضا و عرضه در بازار به تعادل نسبی برسند و یا با هم مساوی شوند، روند خنثی شکل می گیرد. این حالت در بازار تحت عنوان بازار بدون روند نیز شناخته می شود. تحلیلگران معمولاً به ندرت در چنین بازاری معامله می کنند.

روند خنثی

اعتبار خطوط روند 

اعتبار این خطوط ترسیمی در تحلیل تکنیکال به عوامل مختلفی بستگی دارد که عبارتند از:

  • شیب و زاویه خط روند: هر چه میزان شیب خط ترسیمی تندتر و بیشتر باشد، احتمال شکست آن بالاتر و از درجه اعتبار کمتری برخوردار خواهد بود. بطور کلی، شیب مناسب برای انجام تحلیل، شیب 45 درجه بوده که معتبر قلمداد می شود.
  • تعداد دفعات برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد دفعات برخورد نمودار قیمت با خط روند بیشتر باشد، آن خط از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
  • فواصل زمانی برخوردها: هرچه تعداد دفعات برخورد نمودار قیمت با خط روند در فواصل زمانی کوتاه تری انجام شود و به عبارتی پخش باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.
  • بازه زمانی: روندها از این نظر به سه دسته کوتاه ‌مدت، میان ‌مدت و بلندمدت تقسیم می شوند. روند بلندمدت در بازه زمانی چند ساله، میان مدت در بازه زمانی چند ماهه و کوتاه مدت در بازه زمانی روزانه یا هفتگی نشان داده می شود.
  • باید توجه داشت که سنجش روند به میزان زیادی به بازه زمانی مورد بررسی سهم بستگی دارد. بطور کلی خطوط روند رسم شده در بازه زمانی بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار می باشند. طبق یک استاندارد مشخص، متوسط بازه زمانی مناسب در روندهای نزولی 29 روز و در روندهای صعودی 28 روز می باشد.

خطوط مقاومت و حمایت

خطوط حمایت و مقاومت

حمایت

سطح حمایت قیمتی، سطحی است که اکثر سرمایه گذاران معتقدند قیمت از آن سطح پایین تر نخواهد آمد. در واقع، احتمال می رود در این سطح با افزایش قدرت تقاضا از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری شود. به عبارت دیگر، انتظار می رود که خریداران تمایل بیشتری به خرید و فروشندگان نیز تمایل کمتری به فروش از خود نشان دهند.

اعتبار سطوح حمایتی به عواملی مانند تعداد دفعات برخورد با این ناحیه، زمان باقی ماندن قیمت در آن سطح و ... بستگی دارد. در واقع، هر چه میزان دو عامل ذکر شده بیشتر باشد، محدوده حمایتی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود. در صورتی که قیمت، سطوح حمایتی بلندمدت خود را بشکند، احتمال ادامه روند نزولی و ریزشی بزرگ برای آن وجود خواهد داشت.

  • خط حمایت: خطی است که از متصل کردن نقاط حمایتی به یکدیگر در یک امتداد به دست می آید. در صورتی که قدرت فروشندگان جهت فروش بیشتر از تمایل خریداران به خرید باشد، این خطوط شکسته خواهد شد.

 

مقاومت

سطح مقاومت قیمتی، درست برعکس سطح حمایتی عمل می کند. در واقع، اکثر سرمایه گذاران معتقدند که در این سطح، قیمت ها به سمت پایین تغییر مسیر خواهند داد. به عبارتی انتظار می رود میزان عرضه در این سطح به گونه ای باشد که از افزایش بیشتر قیمت ها ممانعت نماید. به این ناحیه که قیمت ها در حرکت خود قادر به عبور از آن نخواهند بود، ناحیه مقاومتی می گویند.

هر چه قیمت ها به سطوح مقاومتی خود نزدیک تر می شوند، از تمایل خریداران به خرید کاسته می شود. در مقابل، فروشندگان با قدرت بیشتری عرضه کرده و این امر مانع از افزایش قیمت به بالای این سطح می شود.

سطوح مقاومتی نیز دائمی نبوده و اعتبار آنها همچون سطح حمایتی به تعداد دفعات برخورد و مدت زمان تشکیل آن بستگی دارد. با شکسته شدن این سطوح، احتمال ادامه مسیر با قدرت بیشتر وجود خواهد داشت.

  • خط مقاومت: خطی است که از متصل نمودن نقاط مقاومتی به یکدیگر در یک امتداد بدست می آید. چنانچه میزان تقاضای بازار بسیار بیشتر از عرضه باشد، قیمت ها به بالای این خط افزایش خواهند یافت و خط شکسته خواهد شد.

نکته: چنانچه سطح حمایت در یک محدوده شکسته شود، پس از حرکت سهم به زیر این ناحیه، این احتمال وجود دارد که خط حمایت قبل به عنوان مقاومتی جدید برای سهم در نظر گرفته شود. این موضوع به صورت بالعکس نیز برای خطوط مقاومت صادق می باشد.

 اندیکاتورها (Indicators)

اندیکاتورها ابزارهایی هستند که به جهت تحلیل نمودارها و درک کامل تر وضعیت بازار مورد استفاده قرار می گیرند. از آنها همچنین به منظور ارزیابی قدرت روندها و پیش بینی قیمت های آینده استفاده می شود. داده های ورودی اندیکاتورها، تاریخچه قیمت و حجم معاملات روزهای گذشته می باشد. توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که اندیکاتورها مقدار و میزان حرکت را نشان نمی دهند و تنها جهت آن را به نمایش می گذارند. در یک دسته بندی کلی اندیکاتورها به سه دسته تقسیم می شوند:

اندیکاتورهای روندی(Trend)

دستیابی به روندهای قیمتی با بررسی نوسانات قیمت ها در بازه های زمانی مختلف، امکان پذیر می باشد. اندیکاتورهای گوناگونی در این مسیر به کمک سرمایه گذاران آمده اند که بر روی نمودارهای قیمتی نشان داده می شوند. از پرکاربردترین انواع این اندیکاتورها، می توان به اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده، مکدی و ایچیموکو اشاره نمود. با کمک این اندیکاتورها می توان از تغییر روندها اطلاع یافت و در موقعیت مناسب وارد عمل شد.

اندیکاتورهای نوسانی (Oscillator)

نوسانات قیمت در بازه های زمانی مختلف، با یکدیگر متفاوت است. گاهی نوسانات بسیار شدید و گاهی نیز حرکت آن به کندی صورت می گیرد و تنها در یک محدوده مشخص بالا و پایین می شود. اندیکاتورهای نوسانی در این مواقع وارد عمل شده و نوسانات را به صورت لحظه ای نشان خواهند داد. این نوع اندیکاتورها در قسمتی مجزا در قسمت پایین نمودار نمایش داده می شوند. از جمله پرکاربردترین انواع آن ها می توان به اندیکاتورهای باند بولینگر، Envelope و Average True Range اشاره نمود.

اندیکاتورهای حجمی (Volumes)

این نوع اندیکاتورها حجم معاملات و ارزش آن ها را مورد بررسی قرار می دهند. با بررسی حجم معاملات، امکان تخمین قدرت روند توسط معامله گر وجود خواهد داشت. از دیگر کاربردهای این اندیکاتور، تأیید الگوهای استفاده شده در تحلیل های معامله گران می باشد. علاوه بر اندیکاتور حجم، اندیکاتورهای دیگری نیز وجود دارد که مرتبط با حجم می باشد. اندیکاتورهای حجم متوازن OBV و A/D از این نوع می باشند.

نکته: یافتن یک اندیکاتور کامل و بدون نقص امر بسیار دشواری است. از این رو معامله گران برای داشتن دیدی بهتر نسبت به بازار، از ترکیب چندین اندیکاتور به صورت همزمان استفاده می نمایند.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال 

از اصلی ترین محدودیت های این تحلیل می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  • تاخیر در عملکرد: یکی از نقاط ضعف اصلی تحلیل تکنیکال ، تاخیر در نشان دادن عکس العمل می باشد. این به گونه ای است که با شناسایی یک روند در همان زمان، میزان زیادی از تغییرات قیمتی در آن رخ می دهد، در نتیجه ورود به آن با ریسک بالایی همراه خواهد بود.
  • سلایق شخصی تحلیلگر: یکی از موارد اثرگذار بر روند انجام این تحلیل، سلیقه و تمایلات شخصی فرد می باشد. به گونه ای که تعصب و طرفداری تحلیلگر از یک سهم، تمامی تحلیل او را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
  • امکان برداشت های متفاوت: علاوه بر بحث سلایق، باید به این موضوع نیز اشاره نمود که تحلیل تکنیکال به روش های مختلفی امکان پذیر خواهد بود. با وجود استانداردهای تعریف شده، نگاه تحلیلگران به یک نمودار می تواند بسیار متفاوت با یکدیگر باشد. در نتیجه، از یک نمودار تفاسیر متعددی وجود خواهد داشت.

نتیجه گیری

با توجه به آنچه گفته شد، می توان اذعان داشت تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین شیوه های ارزیابی شرایط در بازارهای مالی می باشد. این روش با ابزارهای خاص خود، امکان پیش بینی وضعیت قیمت ها در آینده و همچنین تعیین گزینه های مناسب جهت سرمایه گذاری را فراهم می نماید. از این تحلیل می توان در تمامی بازارها از جمله بازار بورس، بازار سکه، بازار ارزهای دیجیتال، بازار فارکس و ... استفاده نمود.

نویسنده: فاطمه محمدجانی
14 اسفند 1402
آخرین بروزرسانی: محمد الیاسی
3 هفته پیش